دوستم دیروز رفت کانادا. من و گردآفرید از 11 سالگی همدیگه رو می‌شناختیم. تمام این سال‌ها که بچه‌ها تو مدرسه قهر می‌کردن، آشتی می‌کردن، اکیپ می‌زدن، تو ذهنشون گانگستر می‌شدن و علیه هم شورش می‌کردن؛ من و گردآفرید همیشه با هم بودیم و بعد از مدرسه هم با هم موندیم. اگه به خاطر اون نبود شاید من هیچ وقت وبلاگ درست نمی‌کردم، شاید من هیچ وقت رشته‌ی ریاضی نمی‌رفتم و خیلی شایدهای دیگه. همه چیز از تابستون قبل از اول راهنمایی شروع شد.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید آپارتمان در ترکیه jahane penhan/جهانی پنهان وبلاگ احمد حاجی پور ( شاعر مظفرآباد ) لایسنس نود 32 - لایسنس رایگان ورژن 14, 13, 12, 11, 10, 9 - سریال فعالسازی نود32 mohre8 Gerald Exercises پنجره ای رو به آفتاب جشنواره نوجوان خوارزمی اوکلیف